ددی ‌

ساخت وبلاگ
صبح یک مریض داشتم ، زایمانی ، مبتلا به هپاتیت B ! خوشگل و خوش بر و رو بود ، شوهرش هم همینطور وقتی کنار هم قرار می‌گرفتند هیچ کس باور نمی‌کرد بین این زوج به این زیبایی چه گذشته ! گفتم از کجا متوجه شدی هپاتیت B داری ؟! گفت وقتی برای ازدواج آزمایش دادیم متوجه شدم که من مبتلا هستم .. با همسرم مطرح کردم گفت هیچ چیز باعث نمیشه من به تو نرسم ! فقط هیچکس نباید از این موضوع مطلع بشه حتی خانواده هامون ... مادرش دم در بود و خواست که حتی مادرش هم متوجه این موضوع نشه ! شوهرش که اومد دلم میخواست ببینمش که چه آدم عاشقی بوده !هپاتیت B به راحتی از طریق رابطه جنسی منتقل میشه و شوهرشم بعد ازدواج مبتلا شد و فرزند هم به احتمال زیاد طی حاملگی یا زایمان هم ممکنه مبتلا بشه ! نمیشه قضاوت کرد .. اما واقعا می‌دونم و بارها دیدم که مردها خیلی عمیق تر از ما زن ها عاشق میشن ! همچین مشکلاتی رو برای دشمن هم نمیشه آرزو کرد ، اما از صمیم قلبم همچین عشقی رو برای همه آرزو میکنم ... + نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم آذر ۱۴۰۲ ساعت توسط صحرا  |  ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1402 ساعت: 15:05

خونه خاله برای من همیشه اینجوری بوده که هر موقع دلم خواسته زنگ زدم و گفتم برای شام مهمون شماییم :-) مخصوصا خاله بزرگه !یک هفته پر کار رو پشت سر گذاشتم و دو روز آفم که چون فردا کلاس دارم امشب رو صرفا جهت تغییر روحیه در جوار خاله و پسرخاله ها خودمون رو خونه خاله بزرگه دعوت کردم :-)))))درستش هم همینه .. ما آدما فقط همین فک و فامیلای نزدیک رو داریم و اگر با همینا هم قطع رابطه کنیم دیگه هیشکی نمیمونه !برای من اهمیت نداره شام یه املت باشه یا ماکارونی یا جوجه و کباب ، هر چی که میخواد باشه ، مینکه واسه چند ساعت کنار همیم و میگیم و می‌خندیم به نظرم کافیه !از دوشنبه به مدت 8 روز آفم ، باید نهایت سواستفاده رو از روزای آفم بکنم :-) + نوشته شده در جمعه هفدهم آذر ۱۴۰۲ ساعت توسط صحرا  |  ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 18 تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1402 ساعت: 15:05

امروز ۱۸ ساعت سرکارم دقیقا تا جمعه ساعت ۸ صبح !گیر تاریخ رند ۹/۹ افتادیم ...ولی مهم نیست ! بعدش فردا و پس فردا آف هستم و یکشنبه و سه شنبه و پنج شنبه و یکشنبه بعدترش هر روز ۱۸ ساعت ...روزای زوج هم که دو ساعت بکوبم برم یه شهر دیگه ، بعد اتمام کلاس ، باز دو ساعت بکوبم برگردم خونه !تا بیستم همینه و از بیستم به بعد دیگه یک هفته ای آفم !سرکار رفتن من شده مصداق این جمله ( حالم بده ، اما وقت ندارم حالم بد باشه ! )حالم بده اما واقعا وقت اینکه حتی به این موضوع فکر کنم که حالم بده رو ندارم ...‌‌پدرم حالش بهتر شده و از شنبه دیگه برمیگرده سرکارش .. آنفولانزا بود ، کرونا بود هر چی که بود مهم نیست ، تموم شد ! + نوشته شده در پنجشنبه نهم آذر ۱۴۰۲ ساعت توسط صحرا  |  ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 27 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1402 ساعت: 4:36

دیروز یک صبح فوق افتضاحی داشتیم انقد خسته شده بودم که میخواستم ظهر استراحت کنم از خستگی خوابم نمی‌برد ..من وقتی خیلی خسته میشم دیگه خوابم نمی‌بره ! عصر یه شام توپ خوردم ، چایی ، میوه و قرص مسکن که خستگیم رو کمتر کنه .. اما شب خیلی خوبی داشتیم ، ساعت ۱۱ و نیم خوابیدم حدود ۴ بیدار شدم و مریض داشتم وقتی رفت رو صندلی کنار بخاری خوابم برده بود تا ۶ نیم ... آنچنان این گرمای بخاری داشت به من حال میداد که اصلا احساس نمی‌کردم رو صندلی خواب بودم و رو تخت نبودم !البته صندلیش هم یه جوریه که میشه راحت روش ریلکس کرد :-)به هر حال دیشب خدا هم با ما بود :-))))))))))))))))اومدم خونه باز خوابیدم ..واقعا انسان با خواب و خوراک زنده اس ..تایم خواب جناب مدیر تولید از حدود ساعت 8 - 9 شب تا حدود ساعت 4 صبح ! البته عادت کرده ، روتین زندگیش اینجوری شده که زود بخوابه و زود بیدار بشه اما به نظرم همین تایم 7 ساعته طلایی ترین تایم برای خواب هست ! من خودم هرگز نمیتونم این کار رو بکنم ، دیگه مثلا 11 شب بخوام بخوابم میگم زوده یه نیم ساعت دیگه بخوابم ، اما اینکه روتین زندگیت خواب از سرشب باشه تا 4 صبح به نظرم فوق العاده اس ...یکی هم مثل رز همیشه تا 3 نصفه شب بیداره ، هر موقع آخرین تایم انلاینش رو نگاه میکنم 3 شب بوده ... روتین زندگیش اینجوریه ، عادت کرده .امروز آف بودم ، فردام آف هستم باید برم کلاس و پس فردا سرکارم!خدایا بیا یه ده روز هم با ما باش این ده روز کار فشرده منم تموم بشه یه نفس راحت بکشم ، همش با جناب مدیر تولید نباش ، با ما هم باش ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1402 ساعت: 4:36

ای که در این حادثه ها ، نام تو آرامش من ... من گم شده ام تو مرا به خودم برسان ... ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1402 ساعت: 4:36